تو از پس تاريخ هنوز مي گويي هل من ناصر ينصرني؟
و من در محرم تو, تنها اشک ريختم و غصه ي غصه هايم را خوردم. غصه ي تنهايي. حال آنکه افسوس! تو چقدر تنها يي...!