• وبلاگ : چهارم شخص مجهول
  • يادداشت : پرت و پلا گويي هاي يه دلتنگ؟!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    نوشته اي كه به دلم بشينه!!!وقتي گفتم نميخام ديگه بنويسم و هم خاستم دفترمو كنار بزارم هم اتاق سربيمو(وبلاگمو)چون واقعا نميتونستم بنويسم هم نميتونستم هم نميخاستم.اخه همين نوشتنه برا كنكورم يه ذره گرون تموم شد.اين مطلبتون مال روزيه كه من داشتم مثل ابر بهار گريه ميكردم!
    دفتراي خاطرات ارشيواي وبلاگ ادم هرچي ميخوندشون سير نميشه مخصوصا وقتي دلش تنگ باشه مثل ترانه ي ستاره هاي سربي وپوست شير كه ادم هرچي ميشنه سيرنميشه!.ولي من هروقت دفترمو خوندم وارشيوامو به يه نتيجه رسيدم عوض نشدم هيچ!!! !و ديگه همينا بهم سربزنين خوشحال ميشم.لينكتون كنم اجازه هست؟؟؟؟؟منتظر اجازتون هم هستم