سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یکی از من دفاع کنه...!

به یادش...

...


...


...
خداااااااااااااااااااااااا
... چه جوری دلتون اومد دل این مجهول بی آزارو بشکونین؟!
این اخبار جسته گریخته چیه که از حوالی نت به گوشم میرسه؟!
یعنی چی که « راستش چند تا از خواننده های وبلاگتون اینو از ما پرسیدن و فکر میکنن شما از خانمهای اردو نیستین.شرمنده» ؟!
...
آخه خواننده های گرامی! که به من شک دارین و تو اردو بودنم!... این همه براتون هر شب خاطره آپ کردم که آخرش اینو بگین؟
...
حالا بر فرض اینو بشه یه کاریش کرد که نمی شه!! دیگه شک به دختر بودنم؟!
من که تو اولین پستم اعتراف کردم و آخرشم گفتم که سرم خورده به سنگ و فهمیدم این جا نمی شه ... شایدم من نمی تونم با ادبیاتی غیر اون چیزی که هستم بنویسم!... من که گفتم جایی که خواستم فقط انسان باشم جدای از جنسیت همه بهم گفتن تابلو دخترونه می نویسی... اون وقت این جا که خودم صادقانه اقرار کردم می گین ...
همینه دیگه... مخاطبایی امثال شمان که جوونای مردمو سرخورده می کنن میرن معتاد می شن... پس فردا معتاد شدم کدومتون جواب خانواده مو میدین؟!
هیچ کی نیست این جا از من دفاع کنه؟!
آه... ای مجهول تنهای طفلکی!!
ضمنا هر کدومتون که مشکل دارین باهام، به خودم مراجعه کنین چرا میرین سراغ بقیه؟! ... البت از خواهرای اردوها... به غریبه ها جواب نیمیدیم!!!
» نظر